H-index یک معیار علمی است که به یکی از موضوعات بحث برانگیز عمومی تبدیل شده است. هنگامی که اعلام شد بیان لامبو (محققی که در مورد اهمیت تغییر اقلیم تردید داشت) در راس یک مرکز تحقیقاتی در دانشگاه وسترن استرالیا قرار خواهد گرفت، انتقاد اصلی اکثر دانشمندان راجع به شاخص H این شخص بود!
بسیاری از دانشمندان مرکز تحقیقاتی لومبورگ اظهار داشتند که نمره H-index او 3 می باشد. معمولاً انتظار می رود فردی که به عنوان استاد علوم طبیعی منصوب می شود، دارای نمره H در حدود ده برابر این عدد داشته باشد.
این مقیاس برای افراد خارج از دانشگاه احتمالاً چندان منطقی نیست. بنابراین باید بدانیم شاخص H چیست و چرا باید از آن برای قضاوت در مورد فردی که به عنوان رئیس مرکز تحقیقات منصوب می شود استفاده کنیم؟
شاخص H چیست و چگونه محاسبه می شود؟
شاخص H مقیاسی عددی است که نشان دهنده میزان عملکرد موثر محقق است. این شاخص را خورخه هیرش (فیزیکدان برجسته از دانشگاه کالیفرنیا) در سال 2005 ابداع کرد. هدف از اختراع این مقیاس عددی این است که تعیین شود هر محقق در زمینه علمی خود چه اندازه مشارکت موفق داشته است.
در آن زمان، این ارزیابی از طریق تعداد استنادها به مقاله هر فرد انجام می شد. چنانچه می خواستید بدانید که یک محقق چه مقدار تاثیرگذار بوده است فقط کافی بود تعداد دفعاتی که دیگران در مقالاتشان به مقاله ی او ارجاع می کردند را محاسبه کنید. این کار بسیار آسان بود، اما خیلی زود محققان ایرادی در این نوع ارزیابی پیدا کردند. زیرا ممکن بود یک محقق با تنها یک مقاله علمی تعداد زیادی ارجاع دریافت کند که این شاخص را تحت تاثیر قرار دهد.
بنابر این با استفاده از این روش اگر مقاله ای منتشر کنید که بسیار مورد استناد قرار گرفته باشد و پس از آن دیگر هرگز مقاله ای منتشر نکنید از نظر فنی موفق خواهید بود. در این موقعیت، افرادی ناخواسته بر روی نتیجه تاثیر می گذارند و ارزیابی کلی از محقق صحیح نخواهد بود.
برای اصلاح این مشکل، هیرش روش دیگری را برای محاسبه ارزیابی محققان پیشنهاد کرد که با نام H-index معروف است (H از اول اسم هیرش گرفته شده است). هیرش این شاخص را اینگونه بیان می کند:
یک محقق زمانی شاخص H دارد که H از مقالات NP او حداقل هر یک H ارجاع داشته باشند و سایر مقالات (Np-H) هر کدام بیش از H ارجاع نداشته باشند.
به زبان ساده تر شاخص H هر محقق بر اساس تعداد مقالات او (H) می باشد که به هر مقاله حداقل H بار استناد شده باشد. به عنوان مثال، اگر شاخص H یک محقق ۲۸ باشد یعنی او ۲۸ مقاله علمی دارد که به هر کدام از آن ها حداقل ۲۸ بار در مقالات دیگر استناد شده است. این امر بدین معناست که اعتبار یک محقق بر اساس تعداد مقالات سطح بالایی که منتشر کرده است مشخص می شود نه فقط یک یا دو مقاله ای که امتیاز خوبی داشته باشند.
همچنین اگر محققی بخواهد شاخص H خود را افزایش دهد باید دیگران را تشویق کند تا مقالات او را مطالعه کنند و در مقالات علمی خود به آن ها اشاره کنند. در این صورت تمرکز فقط بر روی یک یا دو مقاله ای که خوب نوشته شده نیست و باعث ایجاد امتیاز کاذب برای یک محقق نمی شود.